عسروحرج
بنابراین عسر و حرج به معنای سختی و مشقت است. برای مثال روزهگرفتن بیمار موجب سختی و مشقت وی است. در اینجا روزهگرفتن بهواسطهی قاعدهی فقهی نفی عسر و حرج از دوش فرد بیمار برداشته میشود. این مثال را مطرح کردیم که بگوییم عسر و حرج فقط در خصوص طلاقگرفتن مصداق ندارد. و اینکه قانونگذار بهواسطهی عسر و حرج اجازه داده است. که زوجه به زندگی مشترک پایان دهد بهخاطر همین قاعدهی نفی عسر و حرج است.
مصادیق عسر و حرج
در تبصره الحاقی این ماده که در سال ۱۳۸۱ توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسیده، مصادیق و موارد عسر و حرج از جنبه تمثیلی نه حصری در ۵ بند تصریح شده است که به شرط ثبوت آن در دادگاه به زوجه اجازه طلاق میدهد.
- اعتیاد زوج به مواد مخدر و یا مشروبات الکلی به طوری که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به نظر پزشک لازم بوده است. یا پس از ترک اعتیاد مجددا به مصرف آن روی آورد.
- محکومیت قطعی زوج به حبس ۵ سال یا بیشتر.
- ضرب و شتم و یا هر گونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه غیرقابل تحمل باشد.
- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت ۶ ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب در مدت یکسال بدون عذر موجه.
- ابتلای زوج به بیماریهای صعبالعلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعبالعلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل کند.
ادعای عسر و حرج زوجه به دلیل عدم ازاله بکارت
یکی از طرقی که زوجه می تواند به استناد آن از دادگاه خانواده تقاضای طلاق کند عسر و حرج است. مصادیق ادعای عسر و حرج بسیار متنوع است. مواردی که در قانون ذکر شده است. از باب مثال و نمونه می باشد. یکی از موارد نسبتا شایع این است که زمان مدیدی از زمان عقد گذشته است ولی زوجه هنوز باکره باشد. در اینجا به چند موضوع باید توجه کرد و در واقع ادعای عسر و حرج چند فرض متصور است.
- عقد نکاح واقع شده است. ولی زندگی مشترک اصطلاحا زیر یک سقف آغاز نشده است. حال ممکن است. این موضوع چند سال ادامه پیدا کند. در این فرض زوجه نمی تواند به دلیل عسر و حرج ناشی از عدم ازاله بکارت به دادگاه مراجعه کند البته که اگر مدت غیر متعارفی زوج او را بلاتکلیف رها کرده است. می تواند در این زمینه به دادگاه مراجعه کند.
- در فرض دوم مرد (زوج) ناتوانی جنسی به دلایل روحی و جسمی دارد که به فراخور حال زوجه می تواند. دادخواست فسخ یا طلاق به دلیل عسر و حرج تقدیم دادگاه کند.
- فرض سوم این است. که زندگی مشترک زوجین شروع شده است. و علی رغم گذشتن مدت معقول و متعارف هنوز زوجه دوشیزه می باشد. و ضمنا زوج مشکل جسمانی زناشویی ندارد. در این فرض رویه دادگاه ها این است که صرف دوشیزه ماندن زوجه دلیلی بر ناتوانی جنسی زوج نمی باشد و مصداق عسر و حرج نیست مگر این که زوجه دلیل بیاورد که زوج عمدا برای مدت طولانی با او زناشویی نمی کند.
طلاق به دلیل عسر و حرج
قانونگذار ما در تبصرهی مادهی ۱۱۳۰ از قانون مزبور، عسر و حرج را اینگونه تعریف کرده است: «بهوجود آمدن وضعیتی که ادامهی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد» در واقع عسر و حرج دارای مفهومی عرفی است و به همین دلیل قانونگذار به ذکر مصادیق تمثیلی آن پرداخته است، مانند سوءِمعاشرت شوهر که میتواند از مصادیق سوءِرفتار وی تلقی شود. مواردی که در قانون بهعنوان مصادیق تمثیلی از مفهوم عسر و حرج نام برده شده است، عبارتند از:
- ترک زندگی خانواده توسط شوهر حداقل به مدت شش ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب بدون عذر موجه؛
- اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا ابتلای او به مشروبات الکلی و امتناع زوج از ترک آنها یا عدم امکان الزام شوهر به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است؛
- محکومیت قطعی شوهر به حبس پنج سال یا بیشتر؛
- ضرب و جرح یا فحاشی یا هرگونه سوءِرفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زن قابل تحمل نباشد؛
- ابتلای شوهر به بیماریهای صعبالعلاج روانی یا مسری یا هر عارضهی صعبالعلاج دیگر که زندگی مشترک را مختل کند مثل بیماری سارس یا ایدز.
طلاق ناشی از عسر حرج، بائن یا رجعی؟
نوع طلاق ناشی از عسر و حرج از نوع بائن است. اگر غیر از این بود و زوج حق رجوع به زوجه جهت ادامه زندگی مشترک را میداشت. صدور حکم طلاق به درخواست زوجه کاری عبث و بیهوده میشد. زیرا با رجوع زوج مجددا وضعیت دشوار زندگی برای زوجه اعاده و تحمیل میشد.
نکته قابل توجه دیگر اینکه طلاق در موارد کراهت زوجه از زوج که در ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی مورد بحث قرار گرفته است هرچند از ناحیه زوجه مطرح میشود و نوع آن نیز مانند طلاق حرجی خلع از انواع بائن است. اما از موارد عسر و حرج تلقی نمیشود.
اثبات عسر و حرج
نکتهی مهمی که برای تقاضای طلاق بهواسطهی عسر و حرج باید بهیاد داشته باشیم. اثبات مصادیق عسر و حرج و احراز آن در دادگاه است. تا قاضی را برای صدور حکم طلاق بهواسطه عسر و حرج مجاب کنیم. برای مثال اثبات ترک انفاق که موجب تنگدستی و قرار گرفتن زن در وضعیت عسر و حرج میشود. با ادلهی متعدد حکم قطعی مبنی بر الزام بر تأدیهی نفقه حکم قطعی کیفری مبنی بر ترک انفاق توسط زوج به استناد مادهی ۵۳ قانون حمایت از خانواده امکانپذیر است.
یا در خصوص موضوع عسر و حرج بهواسطهی اعتیاد همسر که در بند دیگری ذکر شده است. چنانچه در این رابطه حکمی مبنی بر محکومیت زوج صادر یا پروندهی قضایی مطرح باشد. یا استناد به سوابق بستری شدن زوج در کمپهای ترک اعتیاد تمامی این سوابق ادلهای برای اثبات عسر و حرج به خاطر اعتیاد خواهد بود. در خصوص اثبات عسر و حرج بهواسطهی سوءِرفتار زوج سوابق شکایت از زوج توسط زوجه یا احکام صادره در این خصوص احراز عسر و حرج توسط دادگاه سهلتر خواهد بود. زیرا برعهدهی مدعی زوجه است. تا با تمسک بر ادلهی اثبات دعوی به اثبات امور موضوعی بپردازد. و بتواند عسر و حرج خود را در دادگاه ثابت کند. و در این بین وجود احکام قضایی و کیفری راه را برای اثبات عسر و حرج هموارتر میکند.
در پایان باید اضافه کنیم که در طلاق به دلیل عسر و حرج لازم نیست. که پول یا مبلغی از جانب زن به مرد پرداخت شود. (طلاق زن بهواسطهی کراهت از شوهر با دادن مبلغی پول طلاق خلع نام دارد.) و این طلاق یعنی طلاق بهواسطهی عسر و حرج از جانب مرد قابل رجوع نیست.